سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه، حکمت را ثمر می دهد . [امام علی علیه السلام]
آیینه زندگی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شمه ای از اعجاز و کرامات امام حسن علیه السلام امام حسن مجتبی (ع)


یکی از ویژگی‏های امام، داشتن قدرت اعجاز برای اثبات امامت خویش است. در تعریف اعجاز آمده است: مدعی منصب و مقام الهی - مانند نبوت و امامت - کاری را که بر خلاف نظام طبیعی عالم است، انجام می‏دهد، به طوری که دیگران از انجام دادن آن عاجز باشند و آن کار به منظور اثبات ادعای امامت خویش باشد. (1)

حدیث حبابه دختر جعفر والبیه گواه مطلب فوق است که می‏گوید: بعد از شهادت علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام خدمت امام مجتبی علیه‏السلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزه‏هایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگ‏ها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست. (2). حبابه می‏گوید: این اعجاز امام، دلیل دیگری بر امامت وی بود، چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه‏السلام پیش از آن بر این حقیقت تصریح کرده بودند. برای حسن بن علی علیه‏السلام معجزات و کرامات فراوانی نقل شده که به برخی از آنها در ذیل اشاره می گردد:


 خرما دادن نخل خشک

حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند خویش از امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند: امام مجتبی علیه‏السلام در یکی از سفرها با مردی از فرزندان زبیر - که معتقد به امامت زبیر بود - همسفر شد. آنان شتری را نیز کرایه کرده بودند. در میان راه به آبگاهی رسیدند و جهت استراحت توقف نمودند و فرشی را برای نشستن امام مجتبی علیه‏السلام در زیر نخل خرمای خشک گستردند و آن مرد زبیری در زیر نخل دیگر پارچه‏ای را انداخت و نشست. وقتی چشم آن مرد زبیری به درخت خرمای خشک افتاد گفت: اگر خرمایی داشت از آن می‏خوردیم. امام مجتبی علیه‏السلام خطاب به او فرمود:
خدمت امام مجتبی علیه‏السلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزه‏هایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگ‏ها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست

خرما می‏دهی؟ جواب داد: آری. حضرت دست به سوی آسمان بلند نمود و دعایی کرد، این جا بود که درخت خرما سبز شد و برگ درآورد و خرمای بسیار مطبوعی داد. ساروان چون این صحنه را دید، گفت: این کار، چیزی جز سحر نیست! امام مجتبی علیه‏السلام فرمود: «لیس هذا بسحر، ولیکن دعوة أولاد الأنبیاء مستجابة؛ این کار سحر نیست، بلکه دعای فرزندان پیامبران مستجاب است» در آن حال یکی از آنان از درخت خرما بالا رفت و آنچه خرما میل داشتند چید و همگی خوردند. (3)

 
دعای مستجاب

ابواسامه گوید: امام صادق علیه‏السلام فرمود: امام حسن علیه‏السلام در یکی از سفرها که پیاده به خانه‏ی خدا می‏رفت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. بعضی از یاران آن حضرت گفتند: اگر بر مرکب سوار شوی، ورم پاهایت بهبود خواهد یافت.


 امام حسن مجتبی (ع)  فرمود: هرگز راه خانه‏ی معشوق را سواره طی نخواهم کرد. سپس خطاب به آنان فرمود: در ایستگاه و منزل بعدی مردی سیاه چهره از ما پذیرایی خواهد کرد، او روغنی به همراه دارد که به مجرد استفاده از آن، ورم پاهایم درمان خواهد شد. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! در پیش روی ما ایستگاه هست، لیکن کسی در آن زندگی نمی‏کند. حضرت فرمود: چرا، کسی در آن جاست، هرگاه او را دیدید، روغن را بگیرید و پولش را پرداخت کنید.

آنان وقتی به منزلگاه رسیدند، خواسته‏ی خود را با آن شخص مطرح کردند. او پرسید: دوا را، برای چه کسی می‏خواهید؟ در پاسخ گفتند: برای حسن بن علی(ع)  مرد سیاه چهره به همراه غلامش خدمت حضرت آمد، اظهار ارادت و محبت نمود و گفت: «بأبی أنت و امی انما أنا مولاک؛ پدر و مادرم فدای تو باد! همانا من غلام شما هستم [و هرگز پول این دوا را نمی‏گیرم].» آن گاه گفت: ای فرزند پیامبر! زنم حامله است، هنگامی که از خانه‏ام بیرون می‏آمدم، زنم از درد به خود می‏پیچید. از خداوند بخواه به ما پسری عنایت کند و او از موالیان و دوستداران شما باشد.

امام حسن علیه‏السلام فرمود: «انطلق الی منزلک فان الله - تعالی - قد وهب لک ولدا ذکرا سویا؛ بلند شو و به سوی منزل خود حرکت کن، خداوند پسری نیکو به تو عنایت کرده است.» شیخ کلینی (ره) اضافه می‏کند: «... و هو من شیعتنا(4).؛ آن فرزند از شیعیان ما خواهد بود.» آن مرد وقتی به منزل خود رسید، دعای امام را مستجاب یافت، بی‏درنگ بازگشت و از امام مجتبی علیه‏السلام تشکر فراوان نمود و حضرت نیز آن روغن را به پای خود مالید و در همان لحظه، ورم پاهایش بهبود یافت. (5)

 

پی نوشت ها:

1- سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص 43

2- اصول کافی، ج 1، ص 346، ح 3، باب ما یفصل به بین دعوی المحق و المبطل فی أمر الأمة؛ اعلام الوری، ص 209

3- سید محمد هادی میلانی، قادتنا کیف نعرفهم، ج 5، ص 232؛ مناقب ابن‏شهر آشوب، ج 4، ص 9

4- اصول کافی، ج 1، ص 463، ح 6

5- مناقب ابن‏شهر آشوب، ج 4، ص 10؛ قادتنا کیف نعرفهم، ج 5، ص 234 - 233



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسین نائیج ( سه شنبه 90/5/25 :: ساعت 9:55 صبح )
»» میلاد نور مبارک

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسین نائیج ( سه شنبه 90/5/25 :: ساعت 9:35 صبح )
»» حدیث

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند : بهترین دوست نزدیک به انسان، آن کسى است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندى نزدیکى هم نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد کسى است که از محبّت و دلسوزى بیگانه باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسین نائیج ( سه شنبه 90/5/25 :: ساعت 9:33 صبح )
»» میلاد نور

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسین نائیج ( سه شنبه 90/5/25 :: ساعت 9:27 صبح )
»» شناخت خدا

آن کس که تورا شناخت جان را چه کند . فرزند وعیال وخانمان را چه کند . دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی . دیوانه تو هر دو جهان را چه کند.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسین نائیج ( دوشنبه 90/5/17 :: ساعت 9:17 صبح )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سالروز میلاد علی اصغر (ع ) مبارک
قفلهای بزرگ و دستانی کوچک
میلاد نور مبارک
سعی من و صفای من
امام جواد علیه السلام مولودی با برکت
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 39
>> بازدید دیروز: 51
>> مجموع بازدیدها: 112145
» درباره من

آیینه زندگی
حسین نائیج
http://nasre.parsiblog.com/

» آرشیو مطالب
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
دی 90
بهمن 90
اردیبهشت 91

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
ال محمد صلی الله علیه واله
یکی بود هنوزهم هست
کلام نور

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب